در صنعت تولید رقابتی و رو به رشد امروزی، آشنایی کامل با شاخصهای کلیدی عملکرد تولید از اهمیت بینظیری برخوردار است. در اختیار داشتن مجموعه مناسبی از KPI های تولید، تولید کنندگان را قادر میسازد تا بهطور موثر عملکرد فرایندهای تولید را پیگیری کنند و با اخذ تصمیمات صحیح، افزایش بهرهوری و بهینهسازی فرایندها، رشد کسبوکار را ممکن سازند. شاخص های کلیدی عملکرد تولید نه تنها بر فعالیت انواع ماژول های ERP تاثیرگذارند، بلکه میتوانند عملکرد نرم افزار هزینه یابی ABC، نرم افزار تعمیر و نگهداری و نرم افزار بهای تمام شده تولید را تحت تاثیر قرار دهند. در این مقاله، به نقش حیاتی KPIهای تولید در شکلدهی موفقیت صنعت پرداخته و دستهبندیها و جزئیات اساسی آنها را بررسی خواهیم کرد.
شاخص کلیدی عملکرد تولید چیست؟
KPI های تولیدی (شاخص های کلیدی عملکرد تولید) که از طریق نرمافزار تولید قابل اندازهگیری است، به معیارهای قابل اندازهگیری خاصی اشاره دارند که کسبوکارها، برای ارزیابی کارایی و موفقیت فرایندهای تولیدی خود، از آنها استفاده میکنند. این شاخصها برای نظارت بر پیشرفت، شناسایی زمینههای بهبود و اطمینان از عملکرد مطلوب تولید، حیاتی هستند.
شاخصهای عملکرد تولید به عنوان یک نقشه راه برای شناسایی نقاط ضعف در فرایند تولید عمل میکنند. با پیگیری شاخصهای خاص، شرکتها میتوانند نقاط نیازمند بهبود در تولید را مشخص کنند، منابع را موثرتر تخصیص دهند و استراتژیهای مبتنی بر دادهای را برای بهبود عملکرد کلی با کاهش هزینهها اجرا کنند.
نشانههای یک KPI تولید خوب
مهمترین شاخص های کلیدی عملکرد تولید
اگرچه تولیدکنندگان باید مراقب KPI های جهانی مانند درآمد حاصل از فروش، حاشیه سود خالص و... نیز باشند، اما پیشرفت در دنیای رقابتی تولید نیازمند ردیابی KPI های تولیدی خاص است. در ادامه برخی از مهمترین شاخص های کلیدی عملکرد تولید را معرفی میکنیم.
شاخص اثربخشی کلی تجهیزات (Overall Equipment Effectiveness) به عنوان یک شاخص کلیدی در ارزیابی عملکرد داراییها و تجهیزات فیزیکی به کار میرود. این KPI تولید، مراکز تولید را قادر میسازد بر بهرهوری ماشینآلات و خطوط تولید نظارت داشته باشند، عملکرد هر دارایی را ارزیابی کنند و میزان تطابق آن با عملکرد مطلوب را تشخیص دهند. فرمول محاسبه اثربخشی کلی تجهیزات بهصورت زیر است:
OEE = دسترسیپذیری× عملکرد × کیفیت |
با یک مثال ساده فرمول OEE را بررسی میکنیم:
فرض کنید ما در حال ارزیابی عملکرد یک خط تولید هستیم. در طول یک روز تولیدی، زمان در دسترس بودن خط تولید (Availability) برابر با 450 دقیقه(7.5 ساعت) بوده است. همچنین، خط تولید با سرعت میانگینی اجرا شده و به طور کلی عملکرد (Performance) آن 90٪ است. در نهایت، ما کلیت محصولات تولید شده را بررسی کرده و متوجه میشویم که کیفیت (Quality) آن 95٪ است.
حالا، با استفاده از فرمول OEE، میتوانیم شاخص اثربخشی کلی خط تولید را محاسبه کنیم:
OEE = Availability x Performance x Quality
OEE = × 90٪ × 95٪ 7.5
OEE = 7.5 ساعت × 0.9 × 0.95
OEE = 6.4125
بنابراین، OEE برای این خط تولید در این روز برابر با 6.4125 بوده و بهطور کلی 64.125٪ از عملکرد مطلوب خود را داشته است.
تحلیل و بهبود شاخص اثربخشی کلی تجهیزات، به ایجاد تغییری ساده در روشهای نگهداری و تعمیرات کمک کرده و باعث ایجاد پیشرفتهای بزرگی در زمینه تولید میشود.
اثربخشی کلی تجهیزات زمان تلف شده و زیان را مشخص میکند. هر تیم عملیاتی موظف است زیانهای عملیاتی را اندازهگیری و اقدامات متقابل را برای افزایش OEE اجرا کند.
کار در حال انجام (Work-in-process یا WIP) یک شاخص عملکرد کلیدی تولید است که ارزش مواد خام یا زیرسازههایی را که وارد فرایند تولید شدهاند، قبل از به دست آوردن کالای نهایی (یا همان موجودی قطعات نیمه ساخته در خط تولید) را اندازهگیری میکند.
فرمول کار در حال انجام به صورت زیر است:
WIP (Work-in-Progress) = زمان پیشبرد تولید × ارزش جریان تولید |
فرض کنید که یک مرکز کاری ۵ ساعت طول می کشد تا یک دسته(بچ) را به پایان برساند و نرخ جریان تولید به طور متوسط ۱۰۰ کیلوگرم بر ساعت با هزینه ۱ دلار بر کیلوگرم است، WIP به صورت زیر خواهد بود:
WIP = 5 hours x (100 kg/h x 1 $/kg) = 500$
500 دلار مواد در آن مرکز کاری وجود دارد. ممکن است این مقدار موجودی قطعات نیمه ساخته روی هر ماشینی در حال پردازش یا در انتظار استفاده باشد.
موجودی کار در حال انجام، بستگی به زمان تولید و هزینههای تولید، تعداد سفارشات در حال انجام و اندازه دستهبندیها دارد. بررسیهای بیشتر توسط تیم عملیاتی برای تعیین هرگونه راهبرد بهبود عملکرد لازم است. بهطور کلی، استفاده از این شاخص کلیدی عملکرد تولید میتواند باعث بهبود موارد زیر شود:
زمان تحویل که زمان چرخه سفارش (Lead Time) نیز نامیده میشود، مدت زمانی است که از تأیید سفارش تا تحویل کامل سفارش به مشتری طول میکشد. شاخص چرخه سفارش یک KPI ضروری برای تمام مشاغلی است که با تولید و فروش محصولات سروکار دارند. این شاخص، مدت زمان پردازش سفارشات و سرعت پیگیری نیازهای مشتریان را نشان میدهد.
زمان تولید طولانی ممکن است نشانهای از وجود گلوگاه در فرایندهای کسبوکار شما باشد که باعث توقف و افزایش هزینههای غیرضروری میشود. زمان تولید کوتاه همواره ایدهآل است؛ زیرا به این معنی است که در فرایند مانعی وجود ندارد و شما قادر به پاسخگویی سریع و کارآمد به نیازهای مشتریان هستید.
کل زمان تحویل را میتوان برای بررسی دقیقتر به بخشهای کوچکتری تقسیم کرد:
با تجزیه و تحلیل زمان تحویل، میتوانید با دقت بیشتری ناکارآمدیهای فرایند تولید را مشخص کنید.
شاخص عملکرد کلیدی On-time-in-full (OTIF) تعداد سفارشاتی را که با کیفیت، تعداد مناسب و بهموقع به مشتری تحویل داده شدهاند، اندازهگیری کرده و به کسبوکارها کمک میکند تا هر سفارش را در زمان مقرر یا قبل از آن تحویل دهند. برای به دست آوردن نسبت، این عدد با کل تعداد سفارشات مقایسه میشود.
شاخص کلیدی عملکرد تولید OTIF با فرمول زیر محاسبه میشود:
OTIF= تعداد کل سفارشات/تعداد سفارشات تکمیل شده |
شاخص تحویل کامل و بهموقع یک شاخص عملکرد دقیق است که سطح خدمات یک سازمان را اندازهگیری میکند و شامل بسیاری از فرایندها (تجاری، لجستیک، تولید، خرید و ...) میشود. از سوی دیگر، لازم است هر سازمانی تلورانس های مربوط به عیوب محصول، مقادیر در هر سفارش و دیر رسیدن را مشخص کند.
با تحلیل این شاخص میتوان به موارد زیر دست یافت:
بهای تمام شده هر واحد (cost per unit) یک شاخص کلیدی عملکرد تولید بسیار مهم است که سیستم تولید را برای بهینهسازی بهای تمام شده تولید محصولات یاری میرساند و به تعیین قیمت رقابتی در بازار و افزایش سود شرکت کمک میکند.
فرمول محاسبه CPU به شرح زیر است:
کل واحدهای تولید شده/(هزینه مواد مستقیم+هزینه نیروی کار مستقیم+هزینه عمومی تولید) =CPU |
شاخص عملکرد اولیه (Yield or First Time Through The first time yield) کارآیی و کیفیت تولید را اندازهگیری میکند. FTT تعداد واحدهای تولید شده بدون نقص را در برابر تعداد کل اقلام تولید شده مشخص میکند.
فرمول محاسبه این شاخص بسیار ساده است:
FTT= اقلام تولید شده/ (مجموع اقلام تولید شده–اقلام معیوب) |
هر واحدی که پس از طی کردن مراحل تولید از استانداردهای کیفی برخوردار نباشد، جزء اقلام معیوب محسوب میشود. FTT معمولاً زمانی بالاتر است که فرایند تولید بهطور کامل تنظیم نشده یا بهصورت دستی انجام شده باشد.
توقف تولید به معنای قطع یا تعلیق فعالیتهای تولیدی است و به دورههایی اشاره دارد که ماشین یا ایستگاه در حال تولید نیستند و باعث تاخیر در تولید و در نتیجه، ضرر مالی برای شرکت میشوند. ممکن است دلایل بسیار زیادی برای ایجاد وقفه در فرایند تولید وجود داشته باشد، از خطاهای انسانی گرفته تا خرابی تجهیزات.
عباراتی مانند زمان بیکاری، زمان از کار افتادگی یا دوره خارج از خط معمولاً به همین KPI تولید اشاره دارند. این شاخص عملکرد تولیدی معمولا نسبتی از زمان توقف به زمان عملیاتی را نشان میدهد و مستقیماً با در دسترس بودن داراییها برای تولید مرتبط است.
برای کاهش توقف تولید، موارد زیر را رعایت کنید:
موجودی اضافی به معنای تثبیت منابع ارزشمند است. هدف اصلی فرایند تولید، استفاده از فضای موجود برای تولید است، نه برای ذخیره مواد و قطعات اضافی. هر چه نرخ گردش موجودی بالاتر باشد، زنجیره تامین کارآمدتر ساخته میشود.
Inventory Turnover Ratio =موجودی فروش خالص ÷ میانگین |
اهداف اندازهگیری این شاخص به طور قابل توجهی به نیازهای خاص تولیدکننده بستگی دارند؛ اما به طور کلی، اگر نسبت گردش موجودی بیش از 30 روز باشد، میتوان آن را به عنوان یک دوره طولانی در نظر گرفت. اگر نسبت گردش موجودی بیش از حد بالا باشد، نشان دهنده سطح ناکافی موجودی است که ممکن است منجر به از دست دادن فرصتهای تجاری شود، نسبت پایین نیز میتواند به معنای فروش کم یا موجودی بیش از حد باشد که هردو بر سود شما تاثیرگذارند.
اگر فروش کم باشد، موجودی کالا درآمدی به همراه ندارد. اگر موجودی بیش از حد باشد، شما در حال هدر دادن سرمایهای هستید که میتوانست در جای دیگری از کسبوکار مورد استفاده قرار گیرد.
این شاخص کلیدی عملکرد تولید نشان میدهد که کیفیت برنامهریزی تولید چگونه است و کارگران تولید چقدر به اهداف خود میرسند. در تولید، برنامهریزی نقش حیاتی ایفا میکند. هر چه فرایندهای تولید پیچیدهتر باشند، قدرت اجرای برنامه بیشتر اهمیت پیدا میکند و به همین منوال، دشوارتر میشود. در صورتی که تولیدکننده قصد برآورده کردن انتظارات مشتریان و استراژیهای کسبوکار را داشته باشد، ایجاد برنامههای دقیق تولید، برای تولید مقدار مشخصی خروجی طبق برنامه بسیار مهم خواهد بود. این KPI تولید با فرمول زیر قابل محاسبه است:
Production Schedule Attainment = (تعداد واحدهای تولید شده در زمان مشخص شده) / (تعداد واحدهای برنامهریزی شده در زمان مشخص شده) × 100 |
نتیجه شاخص دستیابی به برنامه تولید به صورت درصدی بیان میشود و نشان میدهد چه قدر تولید واقعی با برنامهریزی شده در همان زمان مشخص شده همخوانی داشته است. درصد بالاتر برای این شاخص به معنی تحقق بهتر و دقیقتر برنامه تولید است.
در صنعت تولید، بسیاری از امور به کیفیت تامینکنندگان شما وابسته است. همکاران قابل اعتماد بخشی اساسی از موفقیت شرکت شما هستند، بنابراین باید به شاخصهای عملکرد مربوط به تامین کنندگانتان نیز توجه داشته باشید. یکی از راهکارهای جامع برای انجام این کار، اندازهگیری شاخص تحویل به موقع و کامل توسط تامین کنندگان شما است:
کل تعداد سفارشات/تعداد کل سفارشات عالی=تحویل به موقع و کامل (OTIF) |
چگونه میتوان شاخص های کلیدی عملکرد تولید را مورد استفاده قرار داد؟
KPIهای تولیدی به عنوان نقشه راه برای شناسایی کاستیها در فرایند تولید عمل میکنند. شرکتها میتوانند با پیگیری شاخصهای کلیدی خاص، نقاط نیازمند بهبود را مشخص کنند، منابع را بهطور مؤثرتر تخصیص دهند و استراتژیهای مبتنی بر داده را برای ارتقای عملکرد کلی کسبوکار و کاهش هزینهها پیادهسازی کنند.
فناوری نقش مهمی در پیگیری و تجزیه و تحلیل معیارهای کلیدی عملکرد تولید ایفا میکند. ابزارها و نرمافزارهای پیشرفته مانند نرم افزار برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) و نرم افزار ارزیابی عملکرد، تولیدکنندگان را قادر میسازند تا دادهها در لحظه جمعآوری کنند، بر شاخص های کلیدی عملکرد نظارت داشته باشند و بر اساس آنها، دیدگاه روشنی را برای بهینهسازی فرایندهای تولید به دست آورند.