یکی از مهمترین نکاتی که مدیران باید در برنامهریزی تولید به آن توجه کنند، انواع مدلهای تولید است. میان این مدلها، تولید انبوه یکی از رایجترین گزینهها به شمار میرود که توسط بسیاری از کسبوکارهای متوسط و بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه به تعریف این مدل و بررسی تاریخچه، مزایا و معایب آن پرداخته شده است.
تولید انبوه چیست؟
همانطور که از نام آن مشخص است، تولید انبوه (Mass production) به تولید حجم زیادی از کالاهای یکسان، بدون هیچ کاهش کیفیتی گفته میشود. این مدل تولید به همراه تولید دستهای (Batch production) و تولید مبتنی بر شغل (Job based Production)، 3 مدل اصلی تولید به شمار میروند. تولید انبوه به نوعی از فرایند تولید گفته میشود که در آن از ماشینی کردن و خودکارسازی استفاده میشود تا کالاهایی با استانداردهای مشخص به تعداد بالا تولید شوند. برعکس تولید ناب، این مدل تولید، بر تقاضا تمرکزی ندارد و استفاده از آن و تولید تعداد کالای زیاد، به پایین آمدن قیمت محصولات منجر میشود. این نوع تولید در اواخر قرن 18 و به دلیل به وجود آمدن نوآوری در تولید و توزیع انبوه شهرت پیدا کرد. هدف اصلی تولید انبوه، فراهم کردن حجم زیادی از کالا به تعداد زیادی از مردم در ازای قیمتی مناسب است. در ابتدای مسیر، از این مدل تولید تنها برای کالاهای فیزیکی استفاده میشد، اما در گذر زمان، این مدل به تولید نرمافزارها نیز راه پیدا کرده است.
فرایند تولید انبوه
تولید انبوه شامل چندین خط مونتاژ است که افراد مختلف در آنها یک سری روندهای معمول و تکراری را اجرا میکنند و یک کار خاص را انجام میدهند. برعکس تولید پروژهای که لازم است هر شخص از مهارتهای گوناگون برخوردار باشد، در این مدل تولید هرکس وظیفهی خود را انجام داده و محصول را به نفر بعد تحویل میدهد. این فرایند آن قدر تکرار میشود تا تعداد مورد نیاز از محصول ساخته شود و فرایند تولید به پایان برسد. برای افزایش کارایی فرایند تولید و پایین نگه داشتن هزینهها، شرکتها از فرایندهای تکراری و استاندارد برای تولید محصولات یکنواخت استفاده میکنند. تکامل و نوآوری در فناوریهای بهکاررفته در تولید انبوه، نقش مهمی در کاهش پیچیدگی این فرایند دارد. نیاز بازار به کالاهای تولیدشده در حجم انبوه و هزینهی کم، با استفاده از تجهیزات و ماشینهای پیشرفته برطرف خواهد شد.
اهداف تولید انبوه چیست؟
کسبوکارها از این تولید با نام تولید سریالی یا تولید جریان تکراری نیز یاد میکنند. مهمترین اهدافی که سازمانها با استفاده از این مدل تولید در ذهن دارند به شرح زیر است:
مزیت مقیاس در تولید انبوه به چه معناست؟
زمانی که یک تولیدی، حجم زیادی از مواد اولیه را خریداری میکند تا کالاهای خود را در حجم بالا تولید کند، هزینهی تولید هر عدد محصول کاهش پیدا میکند. در این موقعیت، سازمان به مزیت مقیاس (Economies Of Scale) دست پیدا کرده است. 3 عامل اصلی مزیت مقیاس در تولید انبوه عبارتند از:
خرید عمده
خریدن مواد اولیه بهصورت عمده و در تعداد بالا، هزینهی کمتری برای سازمان خواهد داشت.
تقسیم هزینهها
با توجه به بالا رفتن تعداد کالاها، هزینههای ثابتی مانند قبض برق، اجارهی مکان و... بر تعداد کلی کالاها تقسیم میشود و هرچه تعداد خروجیها بیشتر باشد، طبیعتاً هزینهی تولید هر کالا کمتر خواهد بود.
کارآمدی
با تولید بیشتر محصولات، به تجربه و تخصص کارکنان افزوده میشود و میتوان فرایندها را با سرعت بالاتری انجام داد که در زمان صرفهجویی خواهد کرد. به همین دلایل، هرچه تعداد محصولات تولیدشده در یک بازهی زمانی مشخص بیشتر باشد، سازمان هزینهی کمتری صرف خواهد کرد و به مزیت مقیاس دست خواهد یافت.
اصول تولید انبوه چیست؟
تولید انبوه با تکیه بر 5 اصل انجام میشود که عبارتند از:
استانداردسازی
با توجه به اهداف اصلی تولید انبوه که در بخشهای قبل به آنها پرداخته شد، واضح است که مهمترین اصل در این مدل، تولید کالاهایی با طراحی و جزئیات ثابت است که علاوهبر یکسان کردن نتایج، به آسانسازی مونتاژ منجر خواهد شد.
تقسیم وظایف
در تولید انبوه، وظایف براساس تخصص هر کارکن به او اختصاص داده میشود و هر بخش از کار توسط افرادی که در آن زمینه دانش و تجربهی کافی دارند انجام خواهد شد. به همین دلیل، نتیجهی نهایی کیفیت مناسبی خواهد داشت و بهرهوری سازمان افزایش پیدا خواهد کرد.
خودکارسازی
استفاده از ماشینها و فناوری، نیاز به استفاده از نیروی انسانی را کم میکند و سرعت تولید را افزایش میدهد.
جریان مستمر
فرایندهای تولید باید بهگونهای طراحی شوند تا بهشکل مستمر در جریان باشند و زمان انتظار را به حداقل برسانند. با این روش، میزان خروجی به بیشترین مقدار ممکن خواهد رسید.
کنترل کیفیت
همچنین، باید سیستمهایی در خط تولید پیادهسازی شوند تا بتوان از کیفیت محصولات تولیدشده مطمئن شد و میزان نقصها و ضایعات را به حداقل رساند.
تاریخچهی تولید انبوه چیست؟
وقوع انقلاب صنعتی در قرن 18 برای اولین بار تولیدکنندگان را به سوی استفاده از ماشینآلات در کارخانهها بهجای استفاده از نیروی انسانی سوق داد. در عرض مدت زمانی کوتاه، موتورهای بخار جایگزین حیوانات، انسانها و منابع انرژی دیگری مانند آب و... شدند. هنری فورد، موسس شرکت فورد موتور برای اولین بار در سال 1913، تکنیک خط مونتاژ را برای تولید انبوه توسعه داد. او از این تکنیک برای تولید خودروی مدل T شرکت فورد استفاده کرد و با این کار، سرعت ساخت خودروها را بهطرز چشمگیری افزایش داد. تا پایان سال 1927، فورد موفق شد با کمک تولید انبوه بیش از 15 میلیون خودروی مدل T تولید کند. تا پیش از این دستاورد فورد، خودرو یک کالای لوکس به شمار میرفت و همهی مردم توان خرید آن را نداشتند. نوآوری فورد با استفاده از تولید انبوه باعث کاهش قیمت خودرو شد و آن را به کالایی قابل استفاده برای بیشتر مردم تبدیل کرد. بسیاری از شرکتها و تولیدیهای دیگر نیز از این ایده استفاده کردند تا هزینهی کالاهایی که بهصورت روزمره توسط مردم استفاده میشوند کاهش پیدا کنند. در گذر زمان، تولید انبوه در 3 مرحله توسعه پیدا کرده است: دورهی صنعتگران، دورهی کارگاهها و دورهی کارخانهها.
دورهی صنعتگران (The artisan stage)
در این دوره، صنعتگران و هنرمندان کالاها را با دست مونتاژ میکردند. آنها برای تولید هر کالا زمان بسیاری صرف میکردند و تا زمانی که ساخت کالای اول را به پایان نرسانده بودند، ساخت دومین کالا را شروع نمیکردند. برای ساخت تمام کالاهای اولیه و ابتدایی مانند کفش، قابلمه و... نیز از این روش استفاده میشده است.
دورهی کارگاهها (The workshop stage)
در این دوره کارگاههایی با اتاقها و آزمایشگاههای کوچک به وجود آمدند که در هرکدام افرادی با تعداد محدود کارهای تخصصی انجام میدادند. امروزه همچنان استفاده از کارگاهها برای مشاغل کوچک و توسط کسانی که به هر دلیلی نیازی به استفاده از کارخانهها ندارند دیده میشود.
دورهی کارخانهها (The factory stage)
در دورهی فعلی کارکنان در خطهای مونتاژ مشغول به کار تولید انبوه هستند و هر نوع کالایی، از نرمافزار گرفته تا کفش یا دارو تولید میکنند. در کارخانههای کوچک این احتمال وجود دارد که کالاهای مورد نظر مشتریان با ویژگیهای خاص، قیمت بالاتر و تعداد کمتر نیز سفارشیسازی و تولید شوند.
مثالی از تولید انبوه
شرکت Just Born، یک شرکت شیرینی و شکلات است که سالها پیش از روش سنتی به تولید انبوه تغییر رویه داده است. این شرکت در سال 1953، هر مارشمالو را با دست و بدون استفاده از ماشین تولید میکرد که در نتیجه برای هرکدام از مارشمالوها 27 ساعت زمان صرف میشد. با روی آوردن به تولید انبوه و خط مونتاژ، زمان تولید هر مارشمالو به 6 دقیقه کاهش پیدا کرده است. این فرایند تا جایی پیش رفت که این شرکت موفق شد در طول یک سال، روزانه 4.2 میلیون مارشمالو تولید کند.
تولید انبوه برای چه صنایعی بیشترین کاربرد را دارد؟
مدل تولید انبوه برای صنعتی که نیاز به تولید تعداد بالایی کالای مشابه دارد کاربرد خواهد داشت. این صنایع از خودرو و لوازم خانگی گرفته تا صنایع مربوط به غذا و پارچهبافی را شامل میشوند.
شرکتهای خودروسازی
همانطور که در بخشهای قبل به آن اشاره شد، هنری فورد برای اولین بار در صنعت خودروسازی از تولید انبوه استفاده کرد تا خودروهای مدل T این شرکت، با سرعت بالاتر و قیمتی مناسبتر تولید شوند اما در کیفیت آنها تغییری ایجاد نشود.
شرکتهای الکترونیک
شرکتهایی مانند اپل و سامسونگ از تولید انبوه استفاده میکنند تا سالانه میلیونها تلفن همراه، لپتاپ و انواع لوازم الکترونیک را تولید و به بازار عرضه کنند. استفاده از خط تولیدهای خودکارسازیشده و رباتها به این شرکتها امکان داد با هزینهی کمتر کالای بیشتری تولید کنند تا این محصولات برای تعداد بیشتری از افراد قابل استفاده باشند.
صنایع غذایی
شرکتهایی مانند کوکاکولا و پپسی از تکنیکهای تولید انبوه استفاده میکنند تا کالاهای خود را در مقیاس بالا تولید کنند. استانداردسازی دستور تهیه، استفاده از رباتها و خط تولید و بستهبندی خودکار به این شرکتها امکان میدهد روزانه میلیونها بطری از نوشیدنی مشهور خود را به دست مردم برسانند.
صنایع پارچهدوزی و لباس
این صنایع نیز از تولید انبوه بهرهی فراوانی بردهاند. پیش از آن، دوخت پارچه و استفاده از آن برای تولید لباس با دست انجام میشد و این موضوع، لباس را به کالایی لوکس و گرانقیمت تبدیل کرده بود؛ اما با استفاده از مدل تولید انبوه، این مشکل برطرف شد و لباسهای بسیاری از برندها برای تعداد بیشتری از افراد در دسترس قرار گرفت.
مزایا و معایب تولید انبوه
در صورتی که فرایند تولید انبوه بهدقت تحت نظر باشد، میتواند به نتایج مثبتی ختم شود. به دلیل تنظیم کردن ماشینآلات و تجهیزات خط تولید با پارامترهای استاندارد، دقت تولید بالاتر خواهد رفت و احتمال بروز خطاهای دستی کاهش پیدا میکند. همچنین، به دلیل سپرده شدن کار تولید به ماشینآلات، نیاز به کارکنان کاهش پیدا میکند و هزینهی حقوق و دستمزد آنان از هزینههای تولید کسر خواهد شد. یکی دیگر از مزایای تولید انبوه، افزایش کارآمدی کسبوکار است. خودکارسازی مراحل مونتاژ در خط تولید باعث میشود تعداد بیشتری کالا در ساعت تولید شود. بالا رفتن سرعت تولید به افزایش سرعت توزیع منجر میشود و در نهایت یک مزیت رقابتی بزرگ برای سازمان ایجاد خواهد شد. با وجود تمام این مزایا، استفاده از مدل تولید انبوه معایبی را نیز با خود به همراه دارد. به طور مثال، ساخت کارخانه یا کارگاهی که برای ماشینی کردن و خودکارسازی این فرایند مناسب باشد به زمان و سرمایهگذاری فراوان نیاز خواهد داشت. علاوهبر آن، ماشینآلات و تجهیزاتی که در تولید انبوه مورد استفاده قرار میگیرند باید مدام بهروزرسانی شوند تا بتوانند با آخرین تغییرات بازار هماهنگ باشند. همچنین به دلیل زیاد بودن حجم تولید، مدیریت مواد اولیه (MRP) نیز باید با دقت فراوانی انجام شود. مشکل دیگری که استفاده از این مدل تولید ممکن است ایجاد کند، از بین رفتن انگیزهی کارکنان است. با سپردن بیشتر کارها به ماشینآلات، وظایف کارکنان به کارهایی تکراری و خستهکننده تبدیل خواهد شد. با در نظر داشتن این نکات دید بهتری نسبت به تولید انبوه پیدا خواهید کرد و میتوانید با توجه به نیاز سازمان خود تصمیم بگیرید که آیا این مدل تولید برای کسبوکار شما مناسب است یا خیر.
نکات مثبت تولید انبوه
نکات منفی تولید انبوه
بالا رفتن دقت
نیاز به سرمایهگذاری
پایین آمدن هزینههای تولید
نیاز به ارتقای مداوم
افزایش کارآمدی تولید
از بین رفتن انگیزهی کارکنان
آیندهی تولید انبوه چیست؟
با پیشرفت تکنولوژی، طبیعی است که تولید انبوه از قابلیتهای بیشتری بهرهمند شود. در ادامه، مواردی بررسی شدهاند که انتظار میرود در آیندهی تولید انبوه مشاهده کنیم.
خودکارسازی و کار با ربات
با پیشرفت تکنولوژی و میل کسبوکارها به خودکارسازی فرایندها، آیندهی تولید انبوه نیز به سوی خودکارسازی و کار بیشتر با رباتها خواهد رفت. فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) و یادگیری ماشینی (Machine Learning) نیز راه را برای فرایندهای هوشمندتر تولید، کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری باز خواهند کرد.
سفارشیسازی و شخصیسازی
با توجه به این که امروزه مصرفکنندگان نسبت به کالاهای شخصیسازیشده و سفارشیسازیشده اقبال بیشتری دارند، تولید انبوه ممکن است گزینههای بیشتری را برای شخصیسازی کالاها در نظر بگیرد. همچنین پیشرفت در تکنولوژیهایی مانند پرینت 3 بعدی نیز میتواند به سفارشیسازی انبوه حین حفظ کارآمدی فرایند تولید کمک کند.
رویکردهای پایدار
پایدار بودن رویکرد به این معناست که استفاده از آن روش، به حفظ محیط زیست و کاهش ضایعات کمک میکند. با توجه به تاکیدی که امروزه بر پایدار شدن روشها و فرایندهای تولیدی وجود دارد، تولید انبوه نیز احتمالاً در آینده تمرکز بیشتری بر استفاده از مواد اولیهی پایدار و اصول اقتصاد گردشی (Circular Economy) داشته باشند که به کاهش ضایعات، بازیافت مواد و... منجر خواهد شد.
زنجیرههای تامین جهانی
شیوع بیماری کووید-19، ضعفهای نهفته در زنجیرههای جهانی را آشکار کرد. استراتژیهای آیندهی تولید انبوه احتمالاً شامل تنوع بخشیدن به منابع تامین و افزایش تولید محلی برای کاهش چالشها باشد.
تولید هوشمند
ادغام کردن اینترنت اشیا (Internet of Things) با فرایندهای تولید، به هوشمندسازی کارخانهها منجر میشود؛ چرا که با کمک تحلیل دادههای حقیقی و بهروز، تعمیر و نگهداری پیشگیرانه و مدیریت بهتر زنجیرهی تامین، بهرهوری تولید بالا خواهد رفت. تا به امروز، تولید انبوه تاثیر بهسزایی بر نحوهی تولید و مصصرف کالاها گذاشته است. همانطور که تکنولوژی پیش به سوی تکامل میرود، آیندهی تولید انبوه نیز احتمالاً بر خودکارسازی، سفارشیسازی، کمک به حفظ محیط زیست و شیوههای تولید هوشمند تمرکز خواهد کرد. هماهنگ شدن با این تغییرات می تواند صنایع را قادر سازد در بازار جهانی که مدام در حال تغییر است، به رشد خود ادامه دهند.