تولید پروژه ای چیست؟ تولید پروژه ای (Project based production planning) یکی از 5 مدل برنامهریزی تولید است. این نوع برنامهریزی تنها در برخی کسبوکارهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد. در این مقاله پس از تعریف این مدل و بررسی ویژگیهای کلیدی آن، به بررسی کاربرد آن در صنایع گوناگون پرداختهایم.
تولید پروژه ای چیست؟
تولید پروژه ای که با نام تولید مبتنی بر شغل (Job based production planning) نیز شناخته میشود، نوعی از تولید است که طی آن در هر فرایند، یک محصول توسط یک فرد یا گروهی از افراد تولید میشود. این روش برای کسبوکارهای کوچک مناسب است که در تولید خود به مراحل اجرایی شدید نیازی ندارند. علاوهبر آن، سفارشهای پیچیده و سفارشیسازیشده مانند ساخت یک خانه طبق سلیقهی مشتری نیز میتواند بخشی از برنامهریزی تولید پروژه ای باشند. پروژههای ساخت براساس سفارش و تقاضاهای منحصربهفرد مشتریان معمولاً توسط متخصصان حرفهای صورت میپذیرد. به طور مثال طراحی و تولید یک قطعه جواهر، کوتاه کردن مو یا نوسازی یک آپارتمان زیرمجموعهی برنامهریزی تولید مبتنی بر شغل به شمار میروند. مهمترین فایدهای که استفاده از مدل تولید پروژه ای برای خردهفروشیها دارد این است که کسبوکارها میتوانند استراتژی بازرگانی محصول خود را براساس نیاز و تقاضای مشتریان بررسی و تنظیم کنند. تبلیغکنندگان محصول براساس محصول و ویژگیهای خاص آن استخدام میشوند تا در خردهفروشیها به فروش این محصولات و دستیابی به اهداف کسبوکار بپردازند. همچنین در این مسیر، رضایت مشتریان و انگیزهی کارکنان نیز افزایش پیدا میکنند.
ویژگیهای کلیدی تولید پروژه ای
مدل تولید مبتنی بر شغل و محصولاتی که با استفاده از این نوع برنامهریزی تولید آماده میشوند 4 ویژگی کلیدی دارند.
حجم کم تولید
با توجه به اینکه تولید پروژه ای در هر دوره بر تولید یک نوع محصول برای یک مشتری تمرکز دارد، بنابراین حجم زیادی از محصولات تولید نخواهند شد.
زمانبندیهای متفاوت
از آنجایی که ویژگیهای محصول تولیدشده به نیازهای جداگانهی مشتری بستگی دارد، هیچ زمان قطعی برای تکمیل تولید محصول وجود نخواهد داشت.
کارکنان ماهر
از آنجایی که محصول نیاز به سفارشیسازی دارد، کارکنان خط تولید باید از مهارتهای ویژهای برخوردار باشند تا بتوانند کار تولید پروژه ای را با موفقیت به پایان برسانند.
برنامهریزی پرجزئیات
در مقایسه با انواع دیگر تولید مانند تولید دستهای یا انبوه که برنامهریزی یکجا انجام میشود، مدل تولید مبتنی بر شغل برای هر سفارش مشتری به برنامهریزی جداگانهی خود نیاز دارد.
مثالهایی از تولید مبتنی بر شغل 3 مثال ملموس از کاربرد تولید پروژه ای برای تولید محصولات سفارشیسازیشده به شرح زیر هستند:
کار ساختوساز نوعی تولید مبتنی بر شغل است، چرا که هر ساختمان معماری، طراحی، سرمایه، مواد خام و... خاص خود را دارد.
تولید لباسهای سفارشیسازیشده مانند پیراهن عروس، کت و شلوار و... به برنامهریزی، طراحی و اجرای خاص خود نیاز دارد و باید توسط خیاطهایی که مهارت دوخت چنین محصولاتی را دارند تولید شود.
جواهرآلاتی مانند گردنبند، دستبند، حلقه و... در بسیاری از مواقع با استفاده از طراحی، فلز و سنگهای قیمتی خاص و... ساخته میشوند.
تمام این مثالها نشان میدهند که کاربرد اصلی تولید پروژهای، ایجاد محصولات خاص و سفارشیسازیشده است.
تولید مبتنی بر شغل درست مقابل تولید انبوه قرار میگیرد. تولید انبوه به معنای تولید تعداد زیادی از یک محصول مشابه بهصورت همزمان است، در حالی که تولیدکنندگانی که از روش پروژهای استفاده میکنند بر تولید یک محصول منحصربهفرد تاکید دارند. در نتیجه طبیعی است که محصولی که با روش تولید پروژهای تولید شده است علاوهبر اینکه کیفیت بالاتری نسبت به محصول تولید انبوه دارد، نیازهای مشتریان را بهتر برآورده میکند؛ چرا که سفارشیسازی شده است.
مزایا و معایب تولید مبتنی بر شغل
استفاده از مدل تولید پروژه ای مزایا و معایب خاص خود را دارد. کسبوکارهایی که در فکر استفاده از چنین برنامهریزی هستند باید پیش از هر چیز، از نکات مثبت و منفی که در خصوص استفاده از این نوع تولید وجود دارد آگاه باشند.
مزایا
کیفیت بالای محصولات
تولید پروژه ای امکان کنترل و نظارت کامل بر فرایند تولید را فراهم میکند که باعث افزایش کیفیت محصولات میشود، چرا که هر محصول بهصورت جداگانه ساخته میشود و میتوان پیش از ارسال هر کالا آن را بهخوبی بررسی کرد. متفاوت بودن هر کالا علاوهبر اینکه انگیزهی کارکنان را بالا میبرد و مانع از خستگی آنان میشود، میتواند به فرایند تولید نیز ارزش بدهد. همچنین این تفاوت در محصولات تولیدشده میتواند برای کسبوکار به یک پیشنهاد فروش منحصربهفرد (Unique Selling Preposition) تبدیل شود و به تضمین قیمت ایدهآل برای محصول نهایی کمک کند.
امکان سفارشیسازی
تولید مبتنی بر شغل گزینهی مناسبی برای ساخت محصولاتی است که نیاز به سفارشیسازی دارند، چرا که فرایند تولید در این مدل انعطافپذیری بالایی دارد. این به تولیدکننده اجازه میدهد هر نوع تغییری که مد نظر مشتریان است روی محصولات پیادهسازی کند و آن را بهشکل کامل طبق سلیقهی مشتری بسازد. طبیعی است که این فرایند سفارشیسازی برای تولیدکننده امکان این را فراهم کند تا از مشتری به دلیل ایجاد تغییرات، هزینهی بیشتری در ازای کالا درخواست کند.
انعطاف زیاد در فرایند تولید
چنین مدل تولیدی از انعطاف بسیاری برخوردار است؛ چرا که امکان تغییر طراحی هر محصول و ویژگیهای خاص آن براساس درخواست مشتری در هر مرحله از تولید وجود دارد، حتی زمانی که فرایند آغاز شده است. قابلیت سفارشیسازی که توسط تولید پروژه ای فراهم شده است، گزینههای انتخاب فراوانی به مشتری ارائه میدهد. چنین چیزی در سایر مدلهای تولید وجود ندارد و به همین دلیل به یک مزیت رقابتی برای هر کسبوکاری تبدیل میشود که از آن استفاده میکند.
قابل استفاده برای تولید در تعداد کم
از آنجایی که مزیت مقیاس در تولید پروژه ای برعکس مدلهای دیگر اهمیتی ندارد، میتوان از این مدل تولید برای ساخت کالاها در تعداد پایین استفاده کرد. چنین خاصیتی باعث میشود تا این مدل تولید یک گزینهی مناسب برای کسبوکارهایی باشد که تعداد مشتریان محدودی دارند یا محصولات متنوع فراوانی تولید میکنند. از این روش، این کسبوکارها قادر خواهند بود پروژهها و مشاغل تخصصی را با ارزش افزودهی بالایی به اتمام برسانند.
بالا بردن انگیزهی کارکنان
با توجه به اینکه محصولات بهشکل کامل توسط کارکنان تولید میشود و آنها نتیجهی زحمات خود را در شکل نهایی خود میبینند، تولید پروژه ای به بالا رفتن انگیزهی اعضای تیم منجر میشود. از آن جایی که در چنین فرایند تولیدی از افراد ماهر و متخصص استفاده میشود، نتیجه از کیفیت بالایی برخوردار است و به کارکنان احساس رضایت دست میدهد. همچنین وجود داشتن وظایف گوناگون برای هر شخص از خستگی و فرسایش ذهنی آنان جلوگیری میکند و سطح رضایت آنان از شغل خود را افزایش میدهد.
معایب
هزینهی بالای تولید
از آن جایی که در تولید مبتنی بر شغل به تجهیزات مخصوص و مهارت زیاد نیاز است، هزینهی تولید در این مدل بالا میرود. دلیل دیگر نیز این است که ساخت هر محصول بسیار وقتگیر است و به دلیل نیازهای متفاوت هر مشتری، بهصورت جداگانه ساخته میشود و به توجه زیادی نیاز دارد.
عدم ایجاد مزیت مقیاس
مزیت مقیاس (Economies of scale) به نوعی از مزیت گفته میشود که در طی آن، تولیدکننده با افزایش حجم محصولات تولیدشده، هزینهی تولید را جبران میکند. در تولید پروژه ای چنین مزیتی به دلیل حجم کم محصولات تولیدشده و منحصربهفرد بودن هر کالا به دست نخواهد آمد. همچنین، همان طور که پیش از این نیز گفته شد، سفارشیسازی محصولات براساس تقاضای مشتری، استفاده از ماشینآلات تخصصی و نیروی کار ماهر به گرانتر شدن آن محصول نسبت به محصولات استاندارد موجود در بازار منجر میشود؛ بنابراین به دست آوردن مزیت مقیاس در چنین مدلی از تولید تقریباً غیرممکن خواهد بود.
طولانی بودن زمان انتظار
تولید مبتنی بر شغل به زمان بیشتری برای برنامهریزی و اجرای هر مرحلهی تولید دارد. به همین دلیل زمان انتظار برای کامل شدن فرایند تولید در این مدل از روشهای دیگر طولانیتر است. علاوهبر زمان انتظار، ابزارها و تجهیزات گوناگونی برای به اتمام رساندن تولید پروژه ای نیاز است و این موضوع میتواند یک عیب بزرگ برای شرکتهایی به شمار برود که به تولید سریع محصولات نیاز دارند یا در بازار تقاضای بالایی برای محصولات آنها وجود دارد. امکان سرعت بخشیدن به فرایند تولید نیز وجود ندارد چون ممکن است به کاهش کیفیت محصولات منجر شود.
انعطاف محدود در زمانبندی تولید
پس از شروع فرایند تولید برای محصولی که سفارش آن ثبت شده است، انعطاف و امکان تغییر در برنامهریزی تولید محدودیت زیادی دارد. تولیدیهایی که باید به تغییرات حین طراحی یا تولید محصول بهسرعت پاسخ دهند نمیتوانند از این مدل سود ببرند.
نیاز به کارکنان متخصص
یکی از مهمترین دلایلی که باعث گران بودن روش تولید پروژهای میشود، نیاز آن به کمک گرفتن از نیروی کار ماهر و متخصص است. از آن جایی که هر محصول براساس سفارشی خاص ساخته میشود، تولید آن نیز به سطح خاصی از مهارت نیاز خواهد داشت. بنابراین این روش برای شرکتهایی که به تعداد کافی نیروی متخصص ندارند مناسب نخواهد بود.